قالب وبلاگ ساده کلاسیک
فال تاروت
پربیننده ترین ها
منوی سایت
تبلیغات
دسته ها
آپشن ها
حامی مالی
تبلیغات
قالب وبلاگ ساده کلاسیک
















قالب وبلاگ حرفه ای ساده



کلاسیک :

.کلاسیسیسم (به انگلیسی: Classicism)‏ جنبش هنری و فرهنگی ویژهٔ نیمهٔ دوم قرن هفدهم در اروپاست. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم، و بازگشت به اصول و ارزش‌های زیبایی‌شناسی آنان است.

این جنبش تعریف دقیقی ندارد و در دانشنامه‌های مختلف از آن تعاریف گوناگون ذکر شده است. به‌طور کلی کلاسیسیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان و هنرمندان یونان باستان یا روم، و نویسندگان قرن هفدهم فرانسه است. این مکتب در مقابل باروک و رمانتیسم قرار می‌گیرد.

کلمه کلاسیک صفتی است که ریشه آن واژه لاتینی کلاسیکوس (classicus) و به معنی درجه اول است. به تدریج این واژه برای سخن گفتن از نویسندگان درجه اول جامعه استفاده شد، یعنی کسانی که نوشته‌های آن‌ها در کلاس‌های درس تدریس می‌شد. وقتی این کلمه را به طور دقیق استعمال کنند و از آن اراده اصطلاح ادبی خاصی را نکرده باشند به معنی اثری است که به عنوان نمونه و مظهر کامل مورد قبول همگان باشد و وقتی نویسندگان کلاسیک یا هنر کلاسیک گفته می‌شود، مقصود نویسندگان یا هنری است که تمام ادوار آنها را پسندیده و نمونه شناخته‌اند.

به طور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دوره‌ای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.

صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رونسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی درواقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگی‌های جنبش هنری-فرهنگی‌شان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.

کلاسیسیسم با شروع رونسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهم‌آیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمع‌آوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به خود اوج رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت.
کلاسیسیسم را می‌توان مکتب سنت‌گرایی در ادبیات و هنر به ویژه تقلید از نویسندگان یونان و روم باستان دانست. از دیدگاه کلاسیک‌ها، هنر اصلی شاعر و نویسنده این است که اصول و قواعدی را که پیشینیان در آثار خود آورده‌اند، به طور کامل رعایت کند تا اثر او بتواند صفت زیبا به خود بگیرد.
کلاسیسیسم در درجهٔ اول به دنبال آفرینش ایدئال و کمال زیبایی و دلنوازی با الهام از هنر باستانیان است. درواقع کلاسیسیک‌ها به دنبال ایجاد ایدئال تعادل، توازن، تقارن، هم‌آهنگی و هارمونی، ظرافت و رعنایی، منطق، روشنی، واقع‌گرایی و نزاکت در آثار خود هستند. باید توجه داشت که کلاسیسیسم بر خلاف سبک هم‌عصر خود، باروک و بعدها رمانتیسیسم که مبتنی بر احساسات و خیالات هستند، بر پایهٔ عقل و منطق استوار است. هم‌چنین کلاسیسیسم به زنده کردن عادات و رسوم باستانیان و تطابق دادن آن‌ها با عقاید مسیحی و قوانین کلیسا می‌پردازد.
کلاسیک‌ها، با دیدی وحدت‌گرا به دنبال نظم و سادگی هستند که در واقع به اثر لیاقت ادبی و یا هنری می‌بخشند. کلاسیسیسم استقرار، ثبات، ژرفی و عمومیت را برتری می‌دهد و می‌کوشد حقایق عمومی را که منتظره هستند و باعث غافل‌گیری مردم نمی‌شوند بنماید. بنابراین به جلوهٔ ایدئال حقیقت و زیبایی می‌پردازد. همچنین به دنبال ایجاد وحدت و یک‌دستی در اثر است.

روشنی و گویایی آثار کلاسیک از ویژگی‌های مهم آن‌هاست، به طوری که خطوط، سبک و ویژگی‌های ظاهری اثر باید به گونه‌ای باشند که به تنهایی توجه بیننده را به خود جلب نکنند و او بتواند به عمق اثر دست یابد. بنابراین دکور و آراستگی تنها وسیله‌ای برای دل‌انگیز و زیبا ساختن فضا است، و اهمیت عمق به مراتب بیش‌تر می‌باشد.

هنرمند کلاسیک معتقد است که همه چیز گفته شده است ولی هیچ چیز کاملاً درک نشده است، بنابراین، حقایق باید در هر دوره تکرار شوند. بنابراین کلاسیک‌ها تقلید از هنرمندان پیشین یونان و روم را عار نمی‌دانند و آثار آنان را در خور تعمق و تفکر می‌دانند و معتقدند که این آثار چیزهای تازه‌ای برای خوانندگان خود دارند.

ارسطو، فیلسوف یونانی در کتاب بوطیقا، هنر را تقلید از طبیعت می‌داند و معتقد است که تفاوت هنرها در نوع تقلید است. همچنین گتشد نقاد آلمانی می‌گوید: « طبیعت انسان و قدرت ذهن او همان است که دو هزار سال پیش بوده است، بنابراین راه التذاذ شعری هم باید همان باشد که باستانیان به درستی انتخاب کرده اند».

نقاشان و مجسمه‌سازان کلاسیک ایتالیایی دورهٔ رونسانس و با الهام از سبک آنان، نقاشان و مجسمه‌سازان فرانسوی، با حمایت فرهنگستان فرانسه اغلب موضوعاتی باستانی انتخاب می‌کنند و به نمایش ارزش‌هایی چون شجاعت، قهرمانی، شرافت، خلوص و خوبی می‌پردازند. همچنین، بسیار از تئاتر الهام می‌گیرند. برای اولین بار نقاشان از پرسپکتیو استفاده می‌کنند و سعی می‌شود اثر ساده و به دور از جزئیات و معما باشد. اغلب از رنگ‌های زیاد و مرغوب استفاده می‌شود و خطوط اشیا و اجسام و نیز مجسمه‌ها معمولاً صاف و موازی هستند، و برخلاف سبک باروک منحنی در آن کمتر دیده می‌شود. از دیگر خصوصیات آثار کلاسیک هارمونی، نظم و منطق می‌توان نام‌برد.

از مهم‌ترین نقاشان کلاسیک می‌توان نیکولا پوسن (به فرانسوی: Nicolas Poussin)‏ و شارل لوبرَن (به فرانسوی: Charles Le Brun)‏ را نام برد. از مجسمه‌سازان معروف نیز که اغلب ایتالیایی بودند می‌توان میکل آنژ و دوناتلو را نام برد. تندیس داوود میکل آنژ که به خوبی هارمونی حرکات را نمایش می‌دهد از معروف‌ترین آثار دورهٔ کلاسیک است.

در اواسط قرن هجدهم و قرن نوزدهم، این سبک کمی تغییر کرد و به نئوکلاسیک معروف شد.

این نوع ادبیات موافق عقل و استدلال و منطق که تخیل در آن همیشه محدود و مرتب است. همچنین معتدل و میانه رو است. این نوع ادبیات ساده، زیبا و روان است و دارای قهرمان غیر عادی نیست بلکه افراد برجسته و نماینده یک گروه در آن قرار دارد. کلاسیک و رمانتیک(رمانسیسم) با یکدیگر متعارض و مختلفند، ولی پیوند ناگسستنی دارند.

اوج این آثار از یونان باستان آغاز شد و در قرن شانزدهم و هفدهم به اوج و شکوفایی رسید. در کشورهای انگلستان، فرانسه و آلمان در این قرن سخنور داشت.

تئاتر کلاسیک در قرن هفدهم در فرانسه متحول شد و به اوج شکوفایی خود رسید. نمایش‌نامه‌نویسان فرانسوی با رجوع و الهام از قوانین یونانیان و رومیان به تعیین قوانین تئاتر کلاسیک پرداختند.

موضوعات تراژدیهای کلاسیک افسانهای یا اسطورهای و یا تاریخی و شخصیت‌های آن‌ها قهرمان هستند. این شخصیت‌ها همگی انسان‌های عالی‌مقام، همچون پادشاه و درباریان و نجبای بلندمرتبه هستند.

تراژدی‌های کلاسیک دارای سبکی سنگین هستند و به نظم نوشته می‌شوند و وزن آن‌ها ۱۲تایی می‌باشد.

با وجود این که اغلب تراژدی‌ها به تلخی به پایان می‌رسند، ولی پایان غمگین از ویژگی‌های اصلی تراژدی نیست و برخی از تراژدی‌ها همچون سید کورنی پایانی خوش دارند. طبق قوانین ارسطو تراژدی‌ها باید در بینندگان هراس و حس ترحم ایجاد کنند.

از آن‌جا که در دورهٔ کلاسیک کمدی گونه‌ای فرعی محسوب می‌شد، قوانین مشخصی برای آن تعیین نشد. مولیر برای بخشیدن حالتی نجیب و باوقار به کمدی اغلب قوانین تراژدی را بر روی نمایش‌نامه‌هایش اعمال کرد و به همین علت کلاسیک‌ترین کمدی‌نویس این دوره محسوب می‌شود.

برخلاف تراژدی که کشمکش‌های درونی شخصیت‌های عالی‌مقام و نجبا را به تصویر می‌کشد، کمدی به توصیف ماجراهایی که در طبقات اجتماعی متوسط یا پایین (تاجران، بورژوازی، پیشخدمتان،...) رخ می‌دهد می‌پردازد و هدف اصلی آن نمایاندن نقص‌های جامعه است. به این منظور کمدی‌نویسان دورهٔ کلاسیک از سبکی عامیانه استفاده می‌کردند. کمدی براساس خنده و به منظور سرگرمی اجرا می‌شود و معمولاً با پایانی خوش همراه است. با این وجود استثناهایی چون دون ژوآن مولیر دارای پایانی تلخ هستند.

با وجود این که نوشتن رمان در قرن هفدهم رواج زیادی نداشت و اغلب رمان‌ها توسط نویسنده‌هایی ناشناس منتشر می‌شدند، نوآوری‌های جدیدی در این زمینه دیده می‌شود. رمان‌های کلاسیک، اغلب تحت تأثیر جریان‌های پرسیوزیته نیز در این عصر تحولات زیادی می‌کند. از رمان‌های کلاسیک معروف می‌توان آثار مادام دو لافایت (به فرانسوی: Madame de La Fayette)‏ به‌ویژه دوشیزهٔ کلِو (به فرانسوی: La Princesse de Clèves)‏ را نام برد.



کلید واژه های قالب وبلاگ :
قالب وبلاگ ساده,قالب کلاسیک,قالب ساده | قالب وبلاگ حرفه ای ساده | قالب وبلاگ ساده کلاسیک


تبلیغات
ابزار وبلاگ
تبلیغات رپورتاژ
تبلیغات
بک لینک نوفالو